نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





سکوت

elahi

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 12:0 | |







تنها

آپلود


[+] نوشته شده توسط میمنت در 11:56 | |







تنهای تنها

 

lo


[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:40 | |







یه راه حل خیلی باحال براي جواب دادن به ترانه توهين اميز شاهين نجفي(كوبندهتر ازين جواب ميشه؟)

بعد از اون آتش گرفتن قلبم به خاطر توهین های اون بی شرف یهویی آروم شدم.خیلی آروم!

آخه به یه راه حل رسیدم برای مقابله به مثل!!!

یه راه حل خیلی باحال دارم
 
و اون چیزی نیست جز نماز اول وقت!

بیخوری نگو چه ربطی داره . وایسا اول دلیلشو بگم بعد اگه منطقی نبود با کیبورد بزن تو شیشه مانیتورت!!!

مگه اون بی شرف حرامزاده با این توهینش ما رو ناراحت نکرد؟ مگه آتیش به دلمون نزد؟

خوب ما هم همین کار رو بکنیم.البته با خود اون کاری نداریم.از این خرها تو طول تاریخ زیاد اومدن و  رفتن

حتم دارم که این آخرش هم نباشه.

همه این حرامزادگان یه استاد بزرگ دارن که لعنت خدا بر او باد.

ابلیس ملعون

خوب اون چیه که بیش تر از همه اون ملعون رو اذیت می کنه؟

معلومه دیگه نمازه.چون خود نامردش به خاطر سجده نکردن از بهشت رونده شد و از همون موقع بود که لج کرد و قسم خورد که کاری کنه که آدم به خدا سجده نکنه!

حالا ما با نماز اول وقت خوندنمون دهن شیطون رو پر از خون می کنیم! و پوزه اش را چنان به خاک می مالیم که نه پوزه ای بماند برای پوز دادن! و نه خاکی می ماند برای بر سر ریختن!!!

خلاصه اینکه نمی دونم چجوری و چطوری

فقط این چیزی که فهمیدی رو پخش کن بره اصلا به اسم خودت.دوس دارم بچه مذهبی ها به لج اون ملعون هم که شده از همین الان نمازهاشون رو یه کمی باحال تر و سر وقت تر بخونن!

اول ايوالله ميگم به حاج حسین طناز الرعایا با اين ديد محشرش بعد بگم اين پست رو از وبلاگشون گرفتم رفقا بزارين تو وبلاگو پخشش كنين تا ماهم بيكار نباشيم تو اي تهاجمات فرهنگي بچه مسلمونا يا علي بسم الله

دراخرم بگم اين پست تماما نوشته حاج حسین طناز الرعایا هست واجازه كپي كردنو دادن پس كم لطفي نكنين و انتشارش بدين...

گرفته شده از سایت

http://nejatyafte1.blogfa.com/


[+] نوشته شده توسط میمنت در 19:19 | |







تنهایی

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست

تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغین در آن نیست

تنهایی را دوست دارم چون بارها تجربه کردم

تنهایی را دوست دارم...

در کلبهء تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان

خواهم کرد شاید در سکوتی شاید در شبی سرد و بارانی...

بگذار کسی نداند که...

دوستت دارم!


[+] نوشته شده توسط میمنت در 17:32 | |







عشق زیبا

 

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند. آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو من می ترسم.

مرد جوان: نه اینجوری خیلی بهتره.

زن جوان: خواهش می کنم، من خیلی می ترسم.

مرد جوان: باشه به شرطی که بلند بگی دوست دارم.

زن جوان: دوست دارم حالا میشه یواش تر برونی؟

مرد جوان: آره من و محکم بگیر.

زن جوان: اینجوری خوبه؟ حالا یواش تر برو.

مرد جوان: فقط این کلاه کاسکت من و از رو سرم بردار و رو سر خودت بزار آخه باهاش راحت نیستم.

...روزنامه صبح...

برخورد موتور سیکلت با جدول حادثه آفرید. در این سانحه که به علت بریدگی ترمز رخ داد٬ یکی از دو سر نشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود و بدون اینکه همسرش را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود٬ خودش رفت تا او زنده بماند......عشق یعنی این.!

بر گرفته از وبلاگ دوستان...

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 17:30 | |







چقدر سخته

       

              خیلی سخته که فکر کنی دوستت داره اما نداشته باشه!

      خیلی سخته که فکر کنی به یادته اما نباشه!

      خیلی سخته که فکر کنی همیشه به تو فکر می کنه

      اما حتی یه لحظه هم بهت فکر نکنه!

      خیلی سخته که مغرور باشی و اونم مغرور تر از تو!

      خیلی سخته که همیشه گوینده باشی اما اون چیزی نگه!

      خیلی سخته که نسبت بهت بی اعتنا باشه!

      خیلی سخته وقتی بهش بگی برو

      بدون هیچ حرفی و تازه با خوشحالی بره!


[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:19 | |







عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست

 

 

 

 

 

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی

 

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است

....


[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:0 | |







تنهایی من

 

[تصویر: 80115889726032580691.jpg]

[تصویر: 99075798547300887553.jpg]

[تصویر: 28269124170055875664.jpg]

[تصویر: 80208095402321869417.jpg]

[تصویر: 97336510348932383830.jpg]

[تصویر: 16199589495466871170.jpg]

[تصویر: 75393615329772885923.jpg]

[تصویر: 23832881916339998803.jpg]

[تصویر: 63924797358603191960.jpg]

[تصویر: 98339034419181331941.jpg]

[تصویر: 07839342770996795443.jpg]

[تصویر: 80279551607058154227.jpg]

[تصویر: 12505351142096916442.jpg]

[تصویر: 95906424286125413522.jpg]

[تصویر: 87666638133301369533.jpg]

[تصویر: 64994327835716579903.jpg]

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:40 | |







کاش می دانستی...

 
کاش می دانستی، من سکوتم حرف است،


حرف هایم حرف است،


خنده هایم، خنده هایم حرف است.


کاش می دانستی،


می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم.


کاش می دانستی، کاش می فهمیدی،


کاش و صد کاش نمی ترسیدی که مبادا دل من پیش دلت گیر کند،


یا نگاهم تلی از عشق به دستان تو زنجیر کند.


من کمی زودتر از خیلی دیر،


مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد.


تو نترس، سایه ها بوی مرا سوی مشام تو نخواهند آورد.


کاش می دانستی،


چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت،


در زمانی که برای غربتت سینه دلسوزی نیست.


تازه خواهی فهمید، مثل من عاشق مغرور شب افروزی نیست
.
 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:36 | |







ای خدا

 

[تصویر: bi-to2.jpg]

 

 [تصویر: 54~0.jpg]

 

[تصویر: 00128921116622659667.jpg]

[تصویر: 23958387162552545220.jpg]

[تصویر: 22217422119314391239.jpg]

[تصویر: 45337199588042076965.jpg]


[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:4 | |







دلنوشته های تنهایی من

http://www.smstak.com/wp-content/uploads/2011/05/18627317400818611832.jpg

 

تنهایی های من

کارت پستال عاشقانه نرو از آغوشم

http://tanhae.com/dl/post/2011/0663Sarzamin.jpg 

تصاوير عاشقانه، تصاویر تنهایی، تصاویر جدید عاشقانه، تصاویر عاشقانه، تصاویر عاشقانه جدید، تصاویر عاشقانه والنتاین، تصاویر والنتاین، جدید � 

 

 

تنهایی 

 

تنهايي

عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.Bahar-20.com 

دلم برات تگ شده بی وفا 

  

 

 

 

 

 

 


 

 

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 20:28 | |







اس ام اس تنهایی

 

در تنهایی هایم نیز به یاد توام
زیرا تو تمام تنهایی هایم هستی . . .

 

 

 

 

تنهای تنها نیز شوم . . .
بیکس و رسوا نیز شوم . . .
باز هم آرامم . . .
خدا را دارم . . .

 

 

 

َ 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط میمنت در 1:4 | |







یه تنها همیشه تنهاست!

 

اگه بی هوا کسی وارد زندگیت شد بدون کار خدا بوده! اگه بی محابا دلها از دستها بهم گره خورد، بدون کار خدا بوده! اگه گریه‌هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا خرد نشی بدون تنها محرمت خدا بوده! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض “تنهایی” خفه ات کرده شک نکن تنها مرهمت خداست که از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت گیر آورده.

 

 

 

 

 

با اعلام نظراتتون کلبه خودتونو روشنتر کنین.ممنونم


[+] نوشته شده توسط میمنت در 19:43 | |







تنها

 

تنهایی، تنها دارایی‌ آدم‌ها 

نامی‌ نداشت. نامش‌ تنها انسان‌ بود؛ و تنها دارایی‌اش‌ تنهایی.گفت: تنهایی‌ام‌ را به‌ بهای‌ عشق‌ می‌فروشم. کیست‌ که‌ از من‌ قدری‌ تنهایی‌ بخرد؟ هیچ‌کس‌ پاسخ‌ نداد. گفت: تنهایی‌ام‌ پر از رمز و راز است، رمزهایی‌ از بهشت، رازهایی‌ از خدا. با من‌ گفت ‌و گو کنید تا از حیرت‌ برایتان‌ بگویم.

هیچ‌کس‌ با او گفت‌وگو نکرد.

و او میان‌ این‌ همه‌ تن، تنها فانوس‌ کوچکش‌ را برداشت‌ و به‌ غارش‌ رفت. غاری‌ در حوالی‌ دل. می‌دانست‌ آنجا همیشه‌ کسی‌ هست. کسی‌ که‌ تنهایی‌ می‌خرد و عشق‌ می‌بخشد.

او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما فراموشش‌ کردیم‌ و نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ مدت‌ آنجا بود.

سیصد سال‌ و نُه‌ سال‌ بر آن‌ افزون؟ یا نه، کمی‌ بیش‌ و کمی‌ کم. او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ کرد و چه‌ گفت‌ و چه‌ شنید؛ و نمی‌دانیم‌ آیا در غار خوابیده‌ بود یا نه؟

اما از غار که‌ بیرون‌ آمد بیدار بود، آن‌قدر بیدار که‌ خواب‌آلودگی‌ ما برملا شد. چشم‌هایش‌ دو خورشید بود، تابناک‌ و روشن؛ که‌ ظلمت‌ ما را می‌درید.

از غار که‌ بیرون‌ آمد هنوز همان‌ بود با تنی‌ نحیف‌ و رنجور. اما نمی‌دانم‌ سنگینی‌اش‌ را از کجا آورده‌ بود، که‌ گمان‌ می‌کردیم‌ زمین‌ تاب‌ وقارش‌ را نمی‌آورد و زیر پاهای‌ رنجورش‌ درهم‌ خواهد شکست.

از غار که‌ بیرون‌ آمد، باشکوه‌ بود. شگفت‌ و دشوار و دوست‌ داشتنی. اما دیگر سخن‌ نگفت. انگار لبانش‌ را دوخته‌ بودند، انگار دریا دریا سکوت‌ نوشیده‌ بود.

و این‌ بار ما بودیم‌ که‌ به‌ دنبالش‌ می‌دویدیم‌ برای‌ جرعه‌ای‌ نور، برای‌ قطره‌ای‌ حیرت. و او بی‌آن‌ که‌ چیزی‌ بگوید، می‌بخشید؛ بی‌آن‌ که‌ چیزی‌ بخواهد.

 

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 19:19 | |







بی خیال دنیا

 

هرکسی عاشق نشد دیوانه نیست

هرکه دیوانه نشد پروانه نیست

در پی عــــشق تو دل دیوانه شد

شمع گشتی ودلـــم پروانه شد

ازلهیب عشـــــــق تو افروختم

عــــشق را به سادگی نفروختم

ناان در بی کسی ها گم شدم

رفتی وافســـانه ی مردم شدم

تا به کی چشم انتظاری سوختم

بس که چشمم را به راهت دوختم

تا به کی دیدار چشمت در خیــــال

زندگــــی با آروزهای محــــــال

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 19:11 | |







گريه کردم گريه هم اين‌بار آرامم نکرد

 

گريه کردم گريه هم اين‌بار آرامم نکرد

هرچه کردم... هرچه... آه! انگار آرامم نکرد


روستا از چشم من افتاد، ديگر مثل قبل

گرمی آغوش شاليزار آرامم نکرد
 

بي تو خشکيدند پاهايم کسی راهم نبرد

درد دل با سايه و ديوار آرامم نکرد

 
خواستم ديگر فراموشت کنم، اما نشد

خواستم، اما نشد، اين کار آرامم نکرد


سوختم آنگونه در تب، آه! از مادر بپرس

دستمال تب بر نمدار آرامم نکرد


ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت

عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد

[+] نوشته شده توسط میمنت در 19:4 | |







دلتنگم

 

منم دل تنگ دل تنگم ...

مرا درياب …

منم، دل تنگ دل تنگم،
منم، يک شعر بي رنگم

منم، دل رفته از چنگم،
منم، يک دل که از سنگم

منم، آواز طولاني،
منم، شب هاي باراني

منم، انساني ام فاني،
خداوندا تو مي داني …

منم، در متن يک دردم،
منم، برگم، ولي زردم

منم، هستم، ولي سردم،
منم، مُرده ام، منم مُرده ام

منم، يک بغض ِ پُر باران،
منم، غم هاي بي سامان

منم، هستم دراين زندان،
منم، زخم هاي بي درمان

منم، دارم تب و تابي،
ز تنهائي، ز بي تابي

منم، رفته به گردابي،
مرا بايد که دريابي!!!

منم ، يک آسمان دردم ،
منم ، دريا شود قبرم

منم ، دنيا شود جبرم ،
منم ، پايان شده صبرم

منم ، يک ذره گردم ،
منم ، خواهم کسي همدم

منم ، برخود ستم کردم ،
دلم خون ميشود هردم

منم ، از عشق گويانم ،
منم ، دردست درمانم

منم ، آمد به لب جانم ،
خداوندا ! بميرانم !

[+] نوشته شده توسط میمنت در 19:2 | |







خداشاهداست

 

 

 

در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است !
دگر صبر و تابی ، دگر طاقتی
نمانده برایم ، خدا شاهد است !
دلم میگدازد در آتش ، دریغ !
به غم همنوایم ، خدا شاهد است !
شکسته است آیینه های مرا
غم دیر پایم ، خدا شاهد است !
رسیده است تا نا کجا
، نا کجا
طنین صدایم ، خدا شاهد است !
بگو جان ما را ز غم چاره چیست ؟
اسیر بلایم ، خدا شاهد است !
به شعر غریبم به شبهای غم 
ترا میسرایم ، خدا شاهد است !



[+] نوشته شده توسط میمنت در 18:55 | |







حرفهای دل تنها

 

می دونست دلم اسیره ولی رفت / می دونست گریه ام می گیره ولی رفت
می دونست تنهایی سخته ، می دونست / می تونست باهام بمونه ، نتونست
می دونست دلم شکسته ولی رفت / غم اون تو دل نشسته ولی رفت
.
.
تو دنیایی که جای آرزوهاست / کسی جز تو منو عاشق نمیخواد
بیا تا تکیه گاه من تو باشی / دلم مثل خودت تنهای تنهاست
.
.
آدمهای خوب از یاد نمیرن ، از دل نمیرن ، از ذهن نمیرن !
ولی زودتر از اینکه فکرش رو بکنی از پیشت میرن !
.
.
می خوابم تا فراموش کنم رفته ای ولی صبح تنهایی بیدارم می کند !
.
.
می زند باران نفرت بر پشت شیشه / حکم قلبم را نوشتن تنهایی تا به همیشه
.
.
من و تو چشمان یک صورتیم ، با همیم و چه تنهاییم !!!
.
.

میزنم کبریت بر تنهایی ام / تا بسوزد ریشه بیتابی ام
میروم تا هر چه غم پارو کنم / خانه ام را باز هم جارو کنم
.
.
من بودم و تنهایی و خاطره‏ی تو
کسی آمد ، مرا برد ، تنهایی ام را گرفت ولی خاطره ات باقی ماند
.
.
برف می‏بارد ، به آخر خیابان رسیده‏ام ، پشت سرم را نگاه می‏کنم و رد پای تنهایی ام را می ببینم که از دوردستها شروع شده است
.
.
به نام خالقی که تنهاست ولی تنهایی را برای مخلوقاتش نمی پسندد
.
.
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است / شرم دارم که شکایت کنم از تنهایی
.
.
به سراغ من اگر میایی تند و آهسته چه فرقی دارد ؟ تو به هر جور که دلت خواست بیا ! مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بر دارد ! مثل آهن شده است چینی نازک تنهایی من !!!
.
.
شب پر از ترانه میشه با تو !
قصه عاشقانه میشه با تو !
باغ پاییزی تنهایی من
باغ پر از جوانه میشه با تو !
.
.
با اینکه از تنهایی میترسم ، اما دوست دارم توی قلب تو تنهای تنها باشم !
.
.
در عشق اگر عذاب دنیا بکشی / با اشک دو دیده طرح دریا بکشی
تا خلوت من هزار غربت باقی ست / تنها نشدی که درد تنها بکشی
.
.
رفتن و نموندن !!! رسم عاشقی همینست / مواظب خودت باش ، تنهایی در کمینست
.
.
خداحافظ دیگه کاری ندارم / نمیمونی و اصراری ندارم
دیگه عشقی میون من و تو نیست / دیگه راهی به جز تنها شدن نیست
.
.
تو که رفتی غم دوریت ، خراب و خورد و پیرم کرد / دوباره درد تنهایی ، توی دستاش اسیرم کرد


[+] نوشته شده توسط میمنت در 18:49 | |







آسانترینها

 



-آسان ترین راه آشنایی ، یک سلام است ، ولی گرم و صمیمی .
-آسان ترین راه قدردانی ، یک تشکر ساده است، ولی خالص و صمیمانه .
-آسان ترین راه عذر خواهی ، عدم تکرار اشتباه قبلی است .
-آسان ترین راه ابراز عشق ، به زبان آوردن آن است .
-آسان ترین راه رسیدن به هدف ، خط مستقیم است .
-آسان ترین راه پول در آوردن ، آن است که همواره در کارت رعایت انصاف را بکنی .
-آسان ترین راه احترام ، اجتناب از گزافه گویی و گنده گویی است .
-آسان ترین راه جلب محبت ، آن است که تو نیز متقابلا عشق بورزی و محبت کنی .
-آسان ترین راه مبارزه با مشکلات ، روبرو شدن با آنهاست نه فرار .
-آسان ترین راه رسیدن به آرامش ، آن است که سالم و بی غل و غش زندگی کنی .
-آسان ترین دوستی ، همیشه بهترین دوستی نیست . این را به خاطر بسپار .
-آسان ترین بحث ، بحث در باره چیزهای خوب و امیدوار کننده است .
-آسان ترین برد ، آن است که خود را از پیش بازنده ندانی .
-آسان ترین راه خوب زیستن ، ساده زیستن است .
-آسان ترین راه دوری از گناه ، آن است که همیشه بدانی در پیشگاه خداوند هستی .
-آسان ترین و درعین حال با ارزش ترین عشق، بی ریا ترین آن است .
-آسان ترین راه بودن ، آن است که حس بودن همیشه در وجودت شعله ور باشد .
-آسان ترین راه راحت بودن ، آن است که خودت را همانطور که هستی بپذیری و در همه حال خودت باشی .
و بالاخره
-آسان ترین راه خوشبخت زیستن ، آن است که همان طور که برای خودت ارزش قایلی ، برای دیگران نیز ارزش قایل شوی بدون توجه به موقعیت طرف مقابل
.


[+] نوشته شده توسط میمنت در 18:15 | |







حرف دل

 

 

گفته بودی،از غرورم، از سکوتم، خسته ای

من شکستم هر دو را

گفته بودم،از سکوتت،از غرورت خسته ام

به خاموشی مغرورانه ات

شکستی تو مرا

با تو گفتم

از همه تنهایی ام، خستگی ام

با تو گفتم تا بدانی

با همه ناجیگری، بی ناجی ام

تو، سکوتت خنجریست

بر قلب من

و حضورت، مرهمی

بر زخم من

پس، باش

تا همیشه با من باش

حتی اگر خاموشی

 


[+] نوشته شده توسط میمنت در 17:57 | |